- گرز بزوئن
گاز بزرگ زدن، حمله ی گوشتخواران بزرگ با دندان های تیز و
معنی گرز بزوئن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پا زدن به چوب کارگاه بافندگی قدیمی را گویند که باعث بافتن
فراوان بودن، گریه کردن بچه، صدای نعره ی پلنگ
جدا کردن دانه از ساقه های برنج در خرمن گاه، خرمن کوبی
دیدار کردن، سرکشی کردن، خرج برداشتن
حرف بی جا زدن، نق زدن
جوانه زدن، ریدن، ریده مالی کردن
رغن بزوئن
شیر آمدن از پستان به طور ناگهانی، جهیدن رگ پستان در اثر
رویش گیاه، جوشش آب، در زدن
لغزیدن، سرخوردن
فریاد زدن، فریاد زدن از روی درد
ذخیره کردن هیزم، چیدن منظم
جوش زدن در اثر سوزش عرق
گاز زدن
دو پارچه را با نخ و سوزن به هم وصل کردن و کوک های درشت زدن
سرکشی کردن
ضرر زدن
شر کسی را دور کردن
الک کردن، از صافی عبور دادن
پالودن، صاف کردن، پاک کردن ظرف، شیشه، فرش و غیره
پناه گرفتن
پرچین ساختن، شاخ و بال زدن، همواره و صاف کردن زمین شالی
پرش و جهش ماهی و غیره
برش دادن چوب
گره زدن
خود را کنار کشیدن